هنوز سال تحصيلي شروع نشده است، ساز مخالف ميزند و ميگويد: «من ميدونم که موفق نميشم» و بعد، از دهها تجربة خود ميگويد که تلاش کرده و به نتيجه نرسيده است. اينکه بارها در زمينههاي مختلف شکست خورده، دروغ نيست؛ اما چرا؟ آيا به راستي دنيا و ما فيها با او سر ناسازگاري دارد؟! آيا به گفتة او، بعضي از آدمها براي شکست خوردن آفريده شدهاند؟!
پرورش توانايي نفي
اکثر ما ترجيح ميدهيم که طرز فکر و افکار يکساني را در ذهن خود بپرورانيم؛ زيرا آنها به ما احساس هماهنگي، انسجام و آرامش ميبخشند. به کار بردن روشهاي يکسان، همچنين باعث ميشود که نياز به تلاش کمتري داشته باشيم؛ چون بر اساس عادتهايمان عمل ميکنيم؛ اما اين عمل کردن بر اساس عادت، عامل عدم موفقيت بسياري از ما است؛ چون همه چيز در جهان دايماً در حال تغيير است، و ما اگر بخواهيم در مواجهه با مسايل متعدد و متنوع، فقط به ايدهها و روشهاي قديميمان بسنده کنيم، هيچ وقت موفق نخواهيم شد.
يک فرد توانمند و موفق، کسي است که در مواجهه با مسايل و امور مختلف، به سرعت قضاوت نميکند و بر اساس تجربيات گذشته و عادتهاي خود، با موانع و مشکلات يا حتي امور مختلف زندگي خويش روبرو نميشود؛ بلکه به تجربة مشاهداتش ميپردازد، بدون اينکه اظهار نظر يا قضاوتي در خصوص مشاهدات خود داشته باشد، و آماده است تا اشتباه بودن عزيزترين عقايدش را در مواجهه با واقعيت بپذيرد. اين توانايي تحمل و حتي پذيرفتن شگفتيها، همان «توانايي نفي» است.
آرزوي شکست به جاي پيروزي
شايد شما نيز تاکنون با افرادي روبرو شده باشيد که، عليرغم تلاش و کوشش بسيار، هميشه شکست ميخورند و به آن عادت کردهاند. تعدادي از اين افراد، به طور ناخودآگاه به دنبال شکست هستند و به استقبال آن ميروند و اتفاقاً پس از شکست خوشحال هم ميشوند؛ زيرا در اين شرايط، ترحم و توجه ديگران را به خود جلب ميکنند.
افرادي که آرزوي پنهان شکست خوردن را دارند، وارد کارهايي ميشوند که از قبل، شکست آنها مشخص است؛ اما آنها عمداً اين کار را ميکنند تا شکست بخورند و در ادامه کسي از آنها توقع تلاش نداشته باشد، و تازه نقش قرباني را نيز بازي ميکنند تا همه برايشان دل بسوزانند و بپذيرند که در اين عدم موفقيت، مسؤوليتي بر عهدة آنها نيست!
تفکر «همه يا هيچ»
افرادي که داراي تفکر «صفر و يک» هستند نيز به شدت در معرض شکست خوردن قرار ميگيرند؛ زيرا آنها استانداردهاي بالايي را تعيين ميکنند که رسيدن به آن استاتداردها، نيازمند سالها تلاش است. تفکر «همه يا هيچ» چنين بيان ميکند که بايد به سمت هدفي رفت که خاص باشد، در غير اين صورت به شرايط عادي و معمولي قانع نباش و منتظر يک حرکت بزرگ باش! اينگونه افراد، کمتر دست به عمل ميزنند؛ زيرا منتظر به وجود آمدن يک شرايط ايدهآل ميمانند تا اقدام کنند.