با برگزاري آزمون سراسري سال 1400 و رقابت علمي تنگاتنگ صدها هزار داوطلب در بزرگترين و مهمترين مسابقه علمي سالانه کشور، فعلاً همه چيز براي داوطلبان اين آزمون، تمام شده است و اکنون زماني براي يک زندگي پُر شور و نشاط و بدون کنکور است؛ يک زندگي معمولي با تمام فراز و نشيبهايي که در گذراندن آن با آنها مواجهيم.
تاکيد ما روي اين موضوع و بيان اين مقدمه، بيش از آنکه بخواهد از امري بديهي سخن بگويد، پافشاري بر نکتهاي است که ما بارها با عبارات گوناگون در قالب گفتارهاي اين ستون و همچنين مجموعه مقالاتي که درباره آمادگي داوطلبان کنکور در اين نشريه منتشر کردهايم، آوردهايم، و اين نکته عبارت است از آنکه: «کنکور»، تنها بخشي از «زندگي» است و تمام «زندگي» نيست، و ديروز اگر «کنکور» و دغدغهاي به نام «کنکور» بود، امروز «زندگي» جريان دارد؛ پس به تمام معنا «زندگي» کنيد.
اگر هر داوطلبي به اين نکته توجه کافي داشته باشد، به آساني خواهد توانست با مسالهاي به نام «کنکور» کنار بيايد و در صورت عدم قبولي در رشته مطلوب خود، آن را در درون خويش هضم کند و همچنين در صورت کسب موفقيت نسبي يا کامل در آن، قادر به ايجاد ظرفيت لازم در وجود خود براي مغرور نشدن به اين پيروزي باشد و بتواند به اين مهم دست پيدا کند که کنکور، تنها يک راه (از ميانِ راههاي گوناگون) براي رسيدن به موفقيت است؛ نه يک هدف.
پرداختن به موارد ذکر شده در سطرهاي بالا، از آنجا لازم ميآيد که بدانيم هزاران داوطلب آزمون سراسري، همه ساله در مواجه شدن با عدم موفقيت در اين آزمون يا پذيرفته نشدن در رشته يا دانشگاه دلخواه خود، به نوعي آينده و آرمان و، در يک کلام، زندگي خويش را به اشتباه تباه شده ميپندارند و تمام پلهايي که ما را به شور و شعفها و شاديهاي قابل دسترس در يک زندگي سرشار از نشاط و حرکت آفرين پيوند ميزنند، از پيش خراب شده ميبينند.
اين اشتباه از آنجا ناشي ميشود که اکثراً در ذهن خود، موفقيت در «کنکور» را يک رستگاري عظيم و شکست در آن را نيز يک فرجام تلخ ترسيم ميکنيم و به صورت «صفر و يک»ي به آن ميانديشيم؛ اما غافل از آنکه، همانگونه که گفته شد، «کنکور»، تنها بخشي از «زندگي» است، تمام زندگي نيست، و اگر ديروز «کنکور» برگزار شد، امروز زماني براي «زندگي» است و در نهايت هر عدم موفقيتي از اين دست (که نميتوان نام «شکست» را بر آن نهاد)، ميتواند مقدمه پيروزيهاي بزرگ بعدي در عرصه زندگي ما باشد.
نکته ديگري که در ارتباط با بحث پيشگفته يادآوري آن در اين ستون لازم ميآيد اين است که با توجه به افزايش ظرفيت رشتههاي دانشگاهي در گروههاي آزمايشي مختلف و همين طور پذيرش بدون آزمون در بيشتر رشتههاي دانشگاهي، در اکثر اين گروهها داوطلبان به صورت بسيار گسترده و با درصد قابل توجهي در يکي از رشتههاي انتخابيشان پذيرفته ميشوند و رقابت فشرده ميان داوطلبان، تنها بر سر برخي از رشتههاي دانشگاهي پُرطرفدار است و در غير از اين رشتهها، اکثريت اين داوطلبان ـ همانگونه که گفته شد ـ نبايد نگران قبول نشدن در يکي از رشتههاي دانشگاهي مورد نظرشان باشند.
با اين حال، و بنا به آنچه در سطرهاي پيشين گفته شد، توصيه ما به داوطلبان کنکور در اين فرصت چند هفتهاي که تا زمان اعلام نتايج اوليه آزمون سراسري 1400 و مهلت انتخاب رشته باقي مانده، آن است که در اين فرصت ارزشمند و پس از يک استراحت کوتاه و پُر شور و نشاط، به شناسايي علايق علمي و تحصيلي خود و همچنين بررسي رشتههاي تحصيلي مورد نظر در گروه آزمايشي خود، که در آزمون آن شرکت کردهاند، بپردازند و به طور جدي، با جمعبندي اطلاعات و آگاهيهايي که از طريق والدين، فارغالتحصيلان رشتههاي مورد نظر، دانشجويان، مشاوران آموزش و پرورش، آشنايان و اطرافيان و همين طور دوستاني که در سالهاي پيش در رشتههاي مورد نظر آنها تحصيل کرده و پس از فارغالتحصيلي در يکي از شغلهاي مرتبط با رشته تحصيليشان مشغول به کار در يکي بخشهاي دولتي يا غيردولتي شدهاند، به دست ميآورند، از هم اکنون به انتخاب رشته تحصيلي خود به صورت ذهني بپردازند تا در مهلتي که طي يک ماه آينده از سوي سازمان سنجش براي انجام اين کار تعيين خواهد شد، بتوانند با ذهني باز و داشتن آگاهيهاي لازم در مورد هر رشته، به انتخاب رشته در فضايي آرام اقدام کنند و بدين ترتيب بتوانند در يکي از رشتههاي دانشگاهي، که مورد نظر آنها بوده يا نزديکترين رشته به رشته ايدهآل آنهاست، پذيرفته شده و به ادامه تحصيل بپردازند؛ ضمن آنکه يادآور ميشويم هم اکنون بهترين فرصت انديشيدن و برنامهريزي درسي براي کساني است که با توجه به نحوه گذراندن آزمونشان، از همين الان مطمينند که در هيچ رشتهاي يا حداقل در رشته دلخواهشان که مورد نظر آنهاست پذيرفته نميشوند؛ پس بهتر است که اين دسته از داوطلبان نيز از اين فرصتها نهايت استفاده را ببرند و آن را غنيمت بدانند و به برنامهريزي دقيق براي حضور موفقيتآميز خود در آزمون سراسري سال آينده بپردازند.