يکي از بزرگترين تفاوتهاي سال دوازدهم با ساير سالهاي تحصيلي، نقش مهم سؤالهاي چهار گزينهاي در اين سال است. تا سال دوازدهم، سؤالهاي چهار گزينهاي يا جايگاهي در برنامۀ آموزشي دانشآموزان ندارد يا حضورش نسبت به سؤالهاي تشريحي کمرنگتر است، اما سال دوازدهم اهميت بسيار زيادي براي دانشآموزان دارد؛ زيرا آزمون سراسري به صورت تستي برگزار ميشود.
اما يک دانشآموز سال دوازدهم، از کي و چگونه بايد از سؤالهاي تستي استفاده کند؟ آيا از ابتدا بايد زمان را در سؤالهاي تستي لحاظ کند؟ آيا بايد از همان ابتدا نمرۀ منفي را در آزمونهاي تستي در نظر گرفت؟ (در آزمون سراسري، هر تستي که غلط پاسخ داده شود، نمرۀ منفي دارد؛ در نتيجه، پاسخ ندادن به يک سؤال، بهتر از پاسخ غلط دادن به آن است).
در اين مقاله به بررسي سؤالهاي فوق ميپردازيم.
چرا بايد سؤال تستي کار کرد؟
برخي از معلمها و دانشآموزان تصوّر ميکنند عامل موفقيت در آزمون سراسري اين است که داوطلب به مفاهيم کتابهاي درسي کاملاً مسلط باشد تا بتواند به هر نوع سؤالي که از مباحث درسي طرح ميشود، پاسخگو باشد. آنها ميگويند در سؤال تشريحي، بهتر ميتوان سطح علمي دانشآموز را سنجيد و به نقاط ضعف و قوت او پي برد، اما در سؤال تستي، احتمال دارد که داوطلب، بر پايه شانس و اقبال، به برخي از سؤالها پاسخ صحيح بدهد؛ البته ما نيز معتقديم که اولين و مهمترين قدم براي هر داوطلبي، تسلّط بر مباحث درسي است و امتحان تشريحي ميتواند مباحث علمي را در ذهن دانشآموز نهادينه کند، اما اين موضوع، به معناي بيتوجهي به تست و آزمونهاي تستي نيست. يک داوطلب براي کاهش اضطراب، دقت بيشتر و کسب سرعت عمل لازم در جلسۀ آزمون سراسري، پيدا کردن نکات ريز و ظريف هر مبحث درسي، پيدا کردن کوتاهترين و بهترين راه حل، نياز به پاسخگويي به تستهاي متعدد و متنوع دارد. در واقع داوطلبي که اصول و قوانين تستزني را خوب بلد نباشد و در تستزني مهارت نداشته باشد، حتي اگر خيلي خوب درس خوانده باشد و معدل کتبي نهايياش هم 20 باشد، مطميناً در رقابت ميليوني و فشردۀ کنکور نتيجه خوبي نخواهد گرفت.
ميخواهيم بگوييم افرادي که ساعت مطالعۀ بالايي دارند، ولي تستزني را جدي نميگيرند، به نتيجۀ مطلوبي هم در آزمون سراسري نميرسند؛ در حالي که تستزني مطلوب و هدفمند، کيفيت يادگيري و ساعت مطالعه را بالا ميبرد و منجر به کسب نتيجۀ بهتري در اين آزمون ميشود.
کي تست بزنيم؟
آيا بايد قبل از مطالعۀ يک درس تست زد و نکتههاي درسي را در تست فراگرفت و سپس به سراغ مطالعۀ يک درس رفت؟ آيا بايد يک بار روزنامهوار درس را خواند و بعد با زدن تست، نکتههاي ظريف درسي را فراگرفت و همۀ آنها را در کتاب درسي يادداشت کرد؟ آيا بايد اول درس را به طور مفهومي و تشريحي خوب فراگرفت و در زمينه مبحث مورد نظر، سؤال تشريحي حل کرد و بعد از تسلط کامل به آن درس يا مبحث، به سراغ تست رفت؟
واقعيت اين است که نميتوان يک نسخه مشترک براي همۀ داوطلبان پيچيد، و در عمل هم ميبينيم که بهترين رتبههاي آزمون سراسري، در اين زمينه، متفاوت عمل کردهاند؛ براي مثال، ياسمن مير، رتبۀ شش کشوري گروه آزمايشي علوم تجربي در آزمون سراسري سال 96، براي مطالعۀ زيستشناسي به تست پايبند بود و ميگفت: فقط يک بار روزنامهوار کتاب درسيام را ميخواندم و سپس تستهاي مرتبط با مبحث مورد نظر را ميزدم و نکات تستي را مهم را در حاشيۀ کتاب درسيام يادداشت ميکردم و دفعات بعد، کتابم را با همۀ نکات يادداشت شده مطالعه ميکردم.
در مقابل، سيد شايان پور مير بابايي، رتبۀ يک گروه آزمايشي علوم تجربي در آزمون سراسري سال 93، در همين زمينه ميگفت: زيستشناسي را به طور خيلي دقيق و مفهومي ميخواندم و همه قسمتها و شکلهاي کتاب را بررسي ميکردم و سپس براي هر مبحث، تستهاي زيادي حل ميکردم.
همچنين عدهاي معتقدند که نبايد در تست زدن عجول بود و حداقل بايد يک يا دو روز بين خواندن يک مطلب و حل تست آن، فاصله باشد تا اطلاعات خوانده شده، از حافظۀ کوتاه مدت به حافظۀ بلند مدت منتقل شود و سپس با تست زدن متوجه ضعفها و اشتباهات خود گرديد؛ وگرنه، اگر بلافاصله تست زده شود، داوطلب، چون مطالب را در خاطر دارد، به راحتي ميتواند بخش اعظم تستها را بزند و تصور ميکند که تسلط لازم را در اين زمينه کسب کرده است.
عدهاي نيز ميگويند که بعد از ياد گرفتن هر مطلب بايد تست زد تا داوطلب متوجه شود که به نکات مهم و اصلي مبحث مورد نظر مسلط شده است يا خير.
اما در کل ميتوان گفت با توجه به هدفي که داوطلب از تست زدن دارد، ميتواند زمان تست زدن خود را تعيين کند؛ براي مثال، اگر هدف داوطلب، زدن تستهاي آموزشي يا يادگيري است، بايد تستهاي مورد نظر را درطول هفته تقسيم کند؛ چرا که يادگيري، فرايندي تدريجي است و با گذشت زمان انجام ميشود و مغز نميتواند در يک زمان، مباحث زيادي را تحليل کند و براي مدت زمان زيادي در خود نگه دارد. توجه داشته باشيد که اين مرحله آموزش و يادگيري شماست و نيازي نيست که هنگام تستزني، خيلي مقيد به زمان و سرعت عمل باشيد، بلکه مهم اين است که تستها را به جواب نهايي برسانيد و انتظار نداشته باشيد که در اين مرحله، سرعت تستزني و تعداد پاسخهاي درست شما در هر درس زياد باشد. همچنين مهم اين است که با تستزني آشتي کنيد و منتظر نباشيد که به طور کامل يک مبحثي را فرا گيريد و بعد به سراغ تست آن برويد؛ زيرا عادت به تستزني، يکي از اصول يادگيري و مطالعۀ مفيد براي آزمون سراسري است و باعث حفظ آرامش و افزايش اعتماد به نفس در مواجهه با تستهاي اين آزمون و حتي آزمونهاي مدرسه يا ساير آزمونها ميشود.
مراجعه به جواب تشريحي و مطالعۀ عميق و دقيق آن در اين مرحله نيز بسيار مهم است؛ چون انجام اين کار باعث ميشود که نکتۀ سؤال و علت ردّ گزينههاي ديگر را به خوبي متوجه شويد و همچنين از راه حلهاي تستي (که گاه به ذهن شما نرسيده بود) بهره ببريد و با مطالعهاي که ميکنيد، مطالب درسي را نيز مرور کنيد.
در تست ارزيابي سنجشي، بايد تقريباً بعد از گذشت يک هفته از تست زدن آموزشي، تستهاي خود را بزنيد. در اين مرحله بايد تستزني شما همراه با رعايت زمان باشد و با تستهاي متنوع (در سطحهاي مختلف) مهارت خود را تقويت کنيد و خود را براي روبرو شدن با هر نوع تست و در هر سطحي آماده سازيد.
مرحلۀ آخر تست سرعتي، جمعبندي است. اين مرحله معمولاً از اسفند يا فروردين ماه شروع ميشود. در اين مرحله حتماً بايد به شيوۀ کنکور از خودتان آزمون بگيريد؛ يعني در مرحلۀ اول، مجموعه دروس عمومي را در 75 دقيقه پاسخ دهيد و سپس کل دروس عمومي و اختصاصي را در زماني مشابه کنکور و با شرايطي مشابه آن پاسخگو باشيد؛ تا بتوانيد ذهنتان را عادت دهيد که از يک درس به سراغ درس ديگر برود و در عين حال سردرگم نشود؛ در ضمن بايد بتوانيد در مدت چند ساعت به صورت مداوم، تستهاي دروس مختلف را بدون خستگي جسمي و ذهني پاسخ بدهيد.